تسلیت
آخر صفر ایام حزن و اندوه تسلیت باد
آخر صفر ایام حزن و اندوه تسلیت باد
آیا منتظر واقعی امام زمان (ع) هستیم؟
منتظران واقعی؟؟؟
اگر روزی ساعتی یكی از اصحاب آقا امام زمان (عج) نزد شما بیاید و بگوید آقای عزیز! خانم بزرگوار! اگر برای سربازی امام زمانت آماده ای فوراً پاشو بریم، چه جوابی می دهی؟
ای شیعه مهدی! تو را به خاطر مهدی فاطمه هم شده قسم ات می دهم كه خوب فكر كنی؛ آیا می گویی آقاجان یك چند روز صبر كن وضعیت مغازه و اداره و كسب و كارم رو ردیف كنم و سر و سامانی بهش بدم؛ به خونه هم یه سری بزنم و وسیله هام رو جمع و جور كنم؛ تازه وصیت نامه هم باید بنویسم؛ با پدر و مادر و بچه هام و بستگان و بچه های محل و … هم خداحافظی كنم و چه و چه و چه …. يا نه.
عزیز همرزم! تو می دانی كه زمانی بنده می توانم به آقایم عرض كنم كه مولاجان مرا در جرگه سربازانت به حساب آور كه هر لحظه و هر آن آماده رفتن باشم؛ نمازهایم را اول وقت خوانده باشم كه اگر وسط شبی این واقعه مبارك رخ داد عرض نكنم من هنوز نماز مغربم را نخوانده ام؛ هرگز در هیچ زمانی از شب و روز و در هیچ وضعیتی به گناه آلوده نباشم؛ هیچگاه بی دلیل، بی غسل واجب به سر نبرده باشم؛ تن و دهانم بوی بد دخانیات و هر بوی بدي ندهد كه در وقت ملاقات با آقا نتوانم پیش آقا بروم و با ایشان صحبت كنم؛ ساك رزمم را بسته باشم؛ تمام كارهای تجاری ام از قبل شسته رفته باشد؛ وصیت نامه ام آماده باشد و الی آخر … آن وقت است كه تازه می شود به امام زمان (عج) عرض كرد: مولاجان! من منتظر امر و فرمان شما هستم.
مهدی جان!
همه ما را در زمره منتظران حقیقی ات قرار بده
و معرفت انتظار درست را به ما بیاموز .
اللهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
عزيز ما ، اي وصي امام عشق ! آنان كه معناي “ولايت” را نمي دانند در كار ما سخت درمانده اند ،
اما شما خوب مي دانيد كه سر چشمه اين تسليم و اطاعت و محبت در كجاست.
خودتان خوب مي دانيد كه چقدر شما را دوست مي داريم
چقدر دلمان مي خواست آن كه روز به ديدار شما آمديم ،
سر در بغل شما پنهان كنيم و بگرييم .ما طلعت آن عنايت ازلي را در نگاه شما باز يافتيم .
لبخند شما شفقت صبح را داشت و شب انزواي ما را شكست .
سر ما و قدمتان ، كه وصي امام عشق هستيد و نايب امام زمان (ع).
خلاصه ای از دل نوشته شهيد آوينی پس از ديدار با مقام معظم رهبری
السلام علیک یا أبا عبدالله
زینب گلور امّا باشینا قاره سالوبدی
زینب گلور امّا اورگین غملر آلوبدی
زینب گلور امّا ایله بیل چوخ قوجالوبدی
هر دم ویرور اللاهی قسم صبر حسینه
جان چخمیا سالم یتیشه قبر حسینه
عرض تسلیت اربعین حسینی
همراهى خانواده امام حسين( علیه السلام )در نهضت عاشورا
1. زنان و كودكان توانايى تبليغ و پيامرسانى را دارند.
2. علاوه بر توانايى تبليغ، دشمنان نيز از مقابله با آنان عاجزند زيرا بايد حريم آنان را حفظ كنند و در صورت آسيبرسانى به زنان و كودكان، عواطف همگان جريحهدار مىشود و نزد افكار عمومى در طول تاريخ محكوم خواهند شد. چنان كه در واقعه كربلا دشمنان حتى نزد خانوادههاى خود، سرافكنده شدند.
3- ديگر آنكه از نگاه عرفانى، امام حسين( علیه السلام )تمام هستى خود و اطرافيان خود را بدون هرگونه كاستى، در طبق اخلاص گذاشت و به درگاه خداوند آورد. ثمره چنين اخلاصى آن شد كه نهضت عاشورا در طول و عرض تاريخ، براى مسلمانان و غير مسلمانان، تأثيرگذار باشد و در قيامت نيز به درجهاى برسند كه همگان غبطه آن را بخورند.
تجلی زینب(سلام الله علیها)
او در مقابل پيكر مطهر امام، كارى مىكند كه دوست و دشمن به گريه در مىآيند و در واقع اولين مجلس عزادارى امام حسين( علیه السلام )را برپا مىكند. از امام سجاد( علیه السلام )و ديگر زنان و كودكان، پرستارى مىكند و در مقابل دروازه كوفه با خطبه خود، شجاعت على( علیه السلام )و حياى فاطمه( سلام الله علیها )را در هم مىآميزد و خطابههاى عالى علوى را به ياد مردم مىآورد و مردم كوفه را نسبت به كارى كه انجام داده بودند، متنبه مىسازد. اين است زنى كه اسلام مىخواهد. شخصيت رشد يافته اجتماعى در عين حيا و عفت و رعايت حريم.(1)
(1) حماسه حسينى، ج 1، ص 411 -397 و ج 2، ص 231 -236.
زن از دیدگاه قرآن
قرآن كريم نيز به زنان چنين ارزشى داده است مثلًا حوا را در كنار آدم مخاطب قرار داده، از هر دو مىخواهد كه به آن درخت نزديك نشوند.(1) ساره نيز مانند ابراهيم خليل( علیه السلام )فرشتهها را مىبيند و با آنان صحبت مىكند. مريم(سلام الله علیها)از خداوند رزق و روزىهايى مىگيرد كه زكريا در تعجب فرو مىرود و فاطمه زهرا(سلام الله علیها)كوثرخيركثير خوانده مىشود.
در تاريخ اسلام، بهترين نمونه چنين زنى حضرت زهرا( سلام الله علیها )است. او كه خوشحال مىشود تنها كارهاى داخل منزل از سوى پيامبر( صلی الله علیه وآله وسلم )به او واگذار شده، در مسجد، چنان خطبهاى مىخواند كه امثال بوعلى نيز قادر به چنين انشايى در مسائل توحيدى نمىباشند. اما در عين حال، آن حضرت خطبه خويش را از پشت پرده مىخواند يعنى، در عين حفظ حريم خود با مردان، نشان مىدهد كه يك زن چقدر مىتواند مؤثر در جامعه باشد.
با اين دو مقدمه بايد گفت: كه تاريخ كربلا، يك تاريخ مذكر- مؤنث است يعنى، زن و مرد هر دو در آن نقش دارند ولى هر يك در مدار خودش و بدون خارج شدن از حريم خود. نقش مردان در حادثه عاشورا روشن است اما نقش زنان به خصوص با حضرت زينب( سلام الله علیها )از عصر عاشورا به بعد تجلّى پيدا مىكند و تمام كارها از اين پس به او واگذار مىشود.
(1) درباره اين فكر غلط مسيحيت كه آدم (مرد) اصالت دارد و حوا (زن) تبعيّت، و مبارزه قرآن با اين تفكر، استاد مطهرى مفصل بحث كرده است. ر. ك: حماسه حسينى، ج 1، ص 404 -406.
نقش زن در تاريخ:هيچ كس منكر نقش زن در طول تاريخ نيست و لااقل نقش غيرمستقيم زن را همه قبول دارند بدين صورت كه زن، مرد را مىسازد و مرد تاريخ را و نقشى كه زن در ساختن مرد دارد، بيشتر از نقشى است كه مرد در ساختن تاريخ دارد. به طور كلى، زنان، از نظر نقش داشتن يا نداشتن در طول تاريخ، به سه دسته تقسيم مىشوند:
زنان در طول تاریخ به سه دسته تقسيم مىشوند
الف. زنانى كه مثل شىء گرانبها، اما بدون نقش بودند مثل بسيارى كه زن براى آنها يك شىء- نه شخص- گرانبها بوده كه بايد در حريم خود محفوظ بماند و به دليل همان گرانبهايىاش بر مرد اثر مىگذاشت. مىتوان گفت: سازنده چنين جوامعى تنها جنس مذكر بوده است.( مرد محوری دوران جاهلیت بدوی)
ب - در بعضى از جوامع، زن از حالت شىء بودن خارج شده، وارد اجتماع مىشود اما حريم خود را گم مىكند و چون در همه جا حضور مىيابد، ارزش خود را از دست مىدهد و بىارزش مىشود زن در اين جوامع «شخص»است اما شخصى بىارزش. از نظر رشد برخى استعدادهاى انسانى- از قبيل علم، اراده، شخصيت اجتماعى، حضور در مشاغل مختلف و- به او شخصيت مىدهند و از شىء بودن خارجش مىسازند ولى از طرف ديگر، ارزش او را براى مرد از بين مىبرند.
از طبيعت زن اين است كه براى مرد گرانبها باشد و اگر اين را از او بگيرند، روحيه او متلاشى مىشود. سازنده اين جوامع گرچه مذكر- مؤنث است، اما زن، كالاى ارزان است بدون اينكه در نظر هيچ مردى عزت و احترام لايق يك زن را داشته باشد (جامعه غربی جاهلیت مدرن)
ج. از نظر اسلام، زن بايد ارزشمند باشد يعنى، از طرفى شخصيت روحى و معنوى و كمالات انسانى،- مثل علم، هنر، اراده قوى، شجاعت، خلاقيت و حتى فضايل معنوى- را در سطح عالى داشته باشد و از طرف ديگر مبتذل نباشد.
مصادیق امر به معروف و نهی از منکر به معنی عام
امر به معروف و نهی از منکر به معناي عام آن یعنی هرگونه تلاشی که شخص به منظور اثر گذاردن در دیگري انجام میدهد، به گونه اي که او را وادار به انجام کار واجب کند یا از کار حرام بازدارد، این تلاش ممکن است از طرق مختلف مانند تعلیم حکم یا موضوع عمل مورد، نظر انجام شود. یعنی این که به کسی بیاموزند که فلان امر در مهمترین مصداق امر به معروف و نهی از منکر به « تعلیم » اسلام واجب است یا کیفیت انجام آن واجب چگونه است. ممکن است معناي عام باشد. از طرف دیگر کاري مانند حرکت سیدالشهداء علیهالسلام که منجر به شهادت آن حضرت علیهالسلام شد نیز یکی از مصادیق امر به معروف و نهی از منکر به معناي عام است. بنابراین از جهت مصادیق میتوان سه دسته مصداق براي امر به معروف و نهی از منکر در نظر گرفت.
تعلیم جاهل- تذکر و موعظه- برخورد اجتماعیبا توطئه ها
صفحه 92 از آذرخشی دیگر از آسمان کربلا (مجموعه سخنرانیهاي محمدتقی مصباح یزدي مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان)
ادامه دارد….
زنان غیر هاشمى حاضر در واقعه کربلا:
1. کَبْشه
کنیه اش ام سلیمان است. کنیز امام حسین «علیه السلام» که آن حضرت وى را هزار درهم خرید و در خانه ام اسحق (مادر فاطمه صغرى) همسر امام، خدمت مى کرد. سپس با ابو رزین ازدواج کرد و سلیمان از او به دنیا آمد. سلیمان غلام امام حسین «علیه السلام» بود. سلیمان پیک امام حسین به سوى رؤسا و اشراف بصره بود که عبید الله بن زیاد دستور داد گردنش را بزنند. سلیمان همان است که در زیارت ناحیه مقدسه نامش آمده است. ام سلیمان به همراه مولایش امام حسین «علیه السلام» راهى کربلا شد. همسرش نیز از اصحاب امام حسن «علیه السلام» بود. ام سلیمان زنى عالم، فاضل و نیکوکار بود که همراه مولایش امام حسین «علیه السلام» راهى کربلا شد و جزو اسیران واقعه عاشورا گردید. وى تمام مصایب را در راه خدا تحمل کرد.
2. فُکهیه:
زوجه عبد الله بن اریقط بود. وى در خانه رُباب، همسر امام حسین «علیه السلام» خدمت مى کرد. از عبد الله فرزند پسرى آورد به نام قارب که در کربلا به شهادت رسید. فکهیه نیز همراه رباب در زمین کربلا به سلک اسیران به شام رفت.
3. حُسنیه:
یکى از آزاد شده های حضرت سید الشهداء است، امام حسین «علیه السلام» او را از نوفل بن حارث بن عبدالملک خرید. وى به ازدواج مردى به نام سهم درآمد و مُنحج از او متولد گردید. حسنیه به امام زین العابدین «علیه السلام» خدمت مى کرد تا اینکه به همراه سید الشهداء «علیه السلام» و فرزندش منجح به کربلا آمد. منجح در کربلا به شهادت رسید. حسنیه با اهل بیت «علیهم السلام» در مصایب آن شریک و یاور و غمخوار آنان بود.