اسم گناه تنم را میلرزاند
اسم گناه تنم را میلرزاند
مرحوم آیت الله سید احمد خوانساری در بحث خارج فقه به مطلب زنا رسیدند، گفتند: فقط یكبار این كلمه را میگویم، مابقی میگویم: آن عمل خبیثه، دیگر سؤال نكنید.
یكی از آقایان، آیتالله مشفق (رحمت اللّه علیه) به ایشان ایراد گرفته بود، آقا! درس است. سر درس باید همان كلمه را بگویید. گفتند: اذیت نكنید. بعد از درس دو مرتبه به آقا ایراد گرفت، ایشان هم پیرمردی بود. گفته بودند: نمیگذاری آرام باشم، نگویم. گفته بود: نه آقا! این درس است، درس كه با چیزهای دیگر فرق میكند، دائم اصرار میكرد. آقا یك دفعه فرموده بودند: به جدّم رسولالله، اسمش تنم را میلرزاند. اسم گناه تنم را میلرزاند. آقا اشك ریخته بودند، فرمودند: چرا اصرار كردی من بگویم؟ من اسمش تنم را میلرزاند، نمیتوانم، آقا اگر نمیخواهی سر درس كس دیگر برو.
اولیاء ما اینطور بودند، این حالت را داشتند. از اسم گناه پرهیز میكردند و وحشت داشتند، فراری بودند. حال خوبی داشتند. «طُوبَی» خوشا به حالشان، پیامبر فرموده است «خَافَ ذَنْبَهُ». حالا آنها از گناه میترسند، گناه كرده بودند، این آقا از اسم گناه میترسد و وحشت دارد